شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ / Saturday 14th December 2024  تماس   آشنایی    مقاله    گفت‌وگو‌    صفحه‌ی نخست‌ 
 
 

چهارپازل، سه بازیگر، دو دیدگاه، یک حرکت اشتباه، کیش... مات
«گفتگو با محمدرضا شالگونی»

پیش از حمله نظامی آمریکا و انگلیس به کشور عراق، جمهوری اسلامی نیروی چند هزار نفره‌ای به خاک آن کشور روانه می‌کند. این لشکر مغزشوئی شده «رسالت الهی» برعهده دارد. در پایتخت اسلامی طرحی ریخته شده تا عراق «آزاد» شده از جور صدام حسین به میکروب مهلک انقلاب اسلامی آلوده شود. در «شورای عالی امنیّت ملّی» صحبت از جنبش شیعیان مردم عراق است.

پرسش این است: ارتش آمریکا که به پیشرفته‌ترین سیستم موشکی از راه دور مجهز است و ماهواره‌ها کوچکترین تردد و جابجائی این نیروهای نظامی، عقیدتی را زیر نظر دارند چرا با شلیک چند موشک هدایت شونده پرونده انقلاب اسلامی در کشور عراق را برای همیشه مختومه اعلام نکرد؟ مگر در مورد ترکیه و ورود بخشی از ارتش آن کشور به شمال عراق کاری غیر از این انجام داد؟ فکر می‌کنم پاسخ بخشی از این پرسش را بتوان در حمله صدام حسین به کشور کویت جستجو کرد. یورشی که با مشاوره پنتاگون و چراغ سبز سازمان سیا (CIA) انجام گرفته بود. صدام حسین می‌بایست به دامچاله‌ای قدم می‌گذاشت که در نهایت نابودی و ویرانی عراق را در برداشته باشد. حال این پرسش مطرح می‌شود: آیا سناریوی حمله نظامی به خاک ایران، یک هفته پیش از شروع جنگ عراق، در تهران و واشنگتن ریخته شده است؟ این فرضیه را مبنای گفتگو با چند شخصیت سیاسی ایرانی قرار می‌دهم.  

 

*         *         *

گفتگوی من با آقای محمدرضا شالگونی تکه‌های پازلی هستند در ظاهر جدا و مستقل از هم. چهار پازل، که هر کدام را شکافی می‌دهیم، آنگاه روایت مختصر و فشرده‌ای از من خواهید خواند (و چه بسا طرح پرسشی) و سپس آقای شالگونی نسبت به آن به تشریح نقطه نظرات خویش خواهد پرداخت. نقطه قوت این سبک از گفتگو، ربط داشتن ـ یا نداشتن! ـ اجزاء پازل‌ها (اظهار نظرها) با قسمت‌های دیگر است. این گفتگو از طریق تلفن بر روی نوار ضبط شده است.)

 

* این گفتگو به همراه چند گفتگوی دیگر در اولین هفتۀ حملۀ نظامی امریکا و انگلیس به کشور عراق انجام گرفت که چندی بعد در هفتۀ نامۀ نیمروز ـ شمارۀ 740، در تاریخ 23 ژوئن 2003 به چاپ رسید. اهمیّت موضوع مرا به باز چاپ آن ترغیب کرده است.

 

*          *          *

پازل اول ـ بحران جهانی، بحران در منطقه خاورمیانه

* ظرف چند سال اخیر جغرافیای سیاسی دو کشور در منطقه خاورمیانه دستخوش تغییرات بنیادین شده. محافظه‌کاران نو و یهودیان طرفدار اسرائیل بزرگ که هیأت حاکمه امروز امریکا را تشکیل می‌دهند، اعلام کرده‌اند: هر که با ما نیست بر ما هست. این ادعا را هم تاکنون ثابت کرده‌اند.

ـ من فکر می‌کنم صهیونیست‌هائی که خواهان اسرائیلی بزرگ هستند به همراه نئو محافظه‌کارانی که در تیم بوش جمع شده‌اند مسئله خاورمیانه و تغییر جغرافیای سیاسی آن را کمی داغ کرده‌اند. واقعیت مسئله عمیق‌تر از این حرف‌هاست. البته ایالات متحده آمریکا از جنگ جهانی دوم به این سو مدام در این منطقه نفوذ فائقه داشته  و اصولاً خود او بخش بزرگی از مشکلات خاورمیانه بوده است. نباید هم فراموش کرد که تیم راست افراطی جرج بوش برنامه‌های تجاوزکارانه‌ای برای اقتدار کامل نظامی و اقتصادی آمریکا در دستور کار دارد. به عبارتی می‌شود گفت که توفق نظامی آمریکا وسیله‌ای خواهد بود برای دفاع از برتری اقتصادی و پیش بردن منافع اقتصادی این کشور، مخصوصاً دست‌یابی به منابع انرژی در منطقه خاورمیانه.

* خون تازه‌ای در اندام فرتوت فاندامنتالیسم اسلامی تزریق شده. دیگر هیچ حرکت آزادیخواهانه‌ای در این منطقه نمی‌تواند بدون تأیید دایناسورهای ریش‌دار جواز عبور دریافت کند. کار به جائی می‌رسد که عرفات هم مجبور می‌شود پای سجاده بنشیند و عکس یادگاری بگیرد.

ـ به نظر من بنیادگرائی اسلامی بالاخره به بن‌بست خواهد رسید. البته همه ایدئولوژی‌های [نامفهوم] در نتیجه سرکوب‌هائی که در این منطقه وجود داشته، و البته با حمایت غرب و آمریکا صورت گرفته به بن‌بست رسیده‌اند. واقعیت این است که شکست این جریانات مشهود است. در واقع پدیده بنیادگرائی اسلامی، آن طوری که در «القاعده» و مشابهاتش دیده می‌شود، از زوایه‌ای نشان دهنده استیصال هم هست. به این معنا که من فکر می‌کنم رانده شدن این جماعت اسلامی به این سمت، محصول بن‌بستی است که کشورهای خاورمیانه به آن دچار هستند. به نظر من اگر راه و امکان خروجی وجود داشته باشد، و اگر اندکی امکان تنفس موجود باشد، مسلماً این حرکت‌ها فرو خواهند ریخت.

 

پازل دوم ـ بحران سیاسی در ایران

* دو تلقی و نگرش از اسلام سیاسی، اسلامی که بر اریکه قدرت نشسته، به دو فکر و راهکار، و به دو عملکرد دولتی در ایران ختم شده. این دو تفکر از نیروئی موسوم به نیروی سوم نام می‌برد که ظاهراً آن هم در انحصار دولت است. در مجموع، و بعد از بیست و چهار سال تمهیدات دولتی، امروز رژیم اسلامی ایران با بحرانی ساختاری مواجه است که همان بحران مشروعیت است.

ـ مسلم است. بحران مشروعیت در جمهوری اسلامی، هم بحران جریان‌های اسلام‌گرای تمامیت خواه است و هم بحران «اصلاح‌گرایان» و یا مسلمانان معتدلی که می‌خواهند دولت مذهبی را به نحوی حفظ کند، امّا تعدیلش کنند. به نظر من بحران مشروعیت در جمهوری اسلامی، بحران حکومت مذهبی و هر نوع تداخل دین با دولت است و بنا هم بر این است که این بن‌بست به نابودی هر دو جناح منتهی می‌شود و هر نوع فکر کردن برای نجات دادن دولت مذهبی، مسلماً راه را به بی‌راهه بردن است. حتی آن جریاناتی که در حکومت نبودند، یعنی برخی از نیروهای ملّی، مذهبی، از آنجائی که تفکر دولت دینی را نمایندگی می‌کنند به حاشیه رانده می‌شوند. به هر حال در نتیجه ضربه‌ای که مردم ایران از دولت مذهبی خورده‌اند، هر نوع سیاست فعال مذهبی در ایران را حداقل برای یک دهه به حاشیه خواهد راند.

* مقوله‌ای به نام «آمریکا» در عمر بیست و چند ساله نظام اسلامی همه گاه جایگاه ویژه‌ای در سیاست‌ها و سیاستگذاری‌های داخلی و خارجی این رژیم داشته. دو تلقی دولتی ـ (جناح‌های حکومتی) ـ نسبت به این پدیده که امروز حضوری متفاوت از گذشته دارد به چه راه حل‌های عملی و نظری دست خواهد یافت؟ راهکارهائی که برخلاف گذشته باید شفاف و روشن و یکدست باشد.

ـ به نظر من هر دو جناح در وضعیتی هستند که می‌خواهند به نحوی با آمریکا کنار بیاید. البته تمامیت خواه‌ها سعی می‌کنند با دادن یک سلسله امتیازاتی به آمریکا، موقعیت خودشان را حفظ کنند. از طرف دیگر من فکرمی‌کنم که غالب «اصلاح‌طلبان» متوجه این موضوع هستند که وضعیت موجود را نمی‌توانند حفظ کنند، خصوصاً آنهائی که به اصطلاح به اصطلاح‌طلبان رادیکال شهرت دارند. همانهائی که سعی می‌کنند از ولایت فقیه کنده شوند، ولی به هر حال اسلامی‌اند و چهارچوب‌های اسلامی را مدنظر دارند. من فکر می‌کنم مداخله آمریکا در ایران رژیم را در وضعیتی قرار داده (و همان‌طور که شما گفتید به دلیل این‌که جمهوری اسلامی در بیست و چهار سال گذشته خودش را با ضدیت با آمریکا معرفی کرده) که می‌بیند مردم اینها را نمی‌خواهند و چون اینها را نمی‌خواهند پس با آن چیزی که اینها مخالفت کنند، مردم به نحوی به آنها روی خوش نشان می‌دهد. یعنی امروز وضعیتی مشابه سال پنجاه و هفت به وجود آمده که هر کس مخالف شاه بود می‌توانست مطلوب باشد. حالا هم از طریق وضعیتی که حکومت حاکم در بین مردم پدید آورده، یک موج خوش‌بینی نسبت به آمریکا به وجود آمده که البته این می‌تواند مصیبت بعدی ما باشد. در اینجا به نظر من تمام کسانی که خواهان دموکراسی در ایران هستند و تمام کسانی که برای حاکمیت مردم تلاش می‌کنند باید این مسئله را مورد توجه قرار دهند.

* در داخل ایران از نیروئی موسوم به نیروی سوم نام می‌برند و می‌گویند اینها خواهان رفراندومی برای تعیین حکومتی آتی در ایران هستند. عده‌ای معتقدند که این نظریه یک راهکار دولتی برای مهار کردن بحرانی است که رژیم در آن گرفتار است. تعداد دیگری وارد شدن در این حوزه بحث را گام نهادن در زمین لیزی می‌دانند که صرفاً به سرنگون شدند بازیگر ناشی منجر می‌شود.

ـ من فکر می‌کنم رفراندوم آن روزی اهمیت داشت که «اصلاح‌طلبان» هنوز در بین مردم امیدی به آنها بود و مردم فکر می‌کردند آنها قادر به انجام کارهائی هستند. مخصوصاً اصلاح‌طلبان ادعا داشتند که خواستار آشتی دادن دموکراسی با حکومت مذهبی‌اند، حاکمیت قانون را می‌خواهند و همین‌طور آزادی‌های مصرح در قانون اساسی‌شان را. بله، آن وقت رفراندوم مسئله مهمی بود. حتی «ما» این [رفراندوم] را مطرح کردیم. آن هم به عنوان اقدامی که می‌دانستیم چنان چیزی عملاً در جمهوری اسلامی صورت نخواهد گرفت. مگر زمانی که موجودیت رژیم در حال تلاشی باشد. اعلام رفراندوم از طرف ما وسیله‌ای بود برای هرچه بیشتر رو کردن دست رژیم اسلامی.

* هنوز طرح مسئله رفراندوم یکی از بحث‌های داخل و خارج از کشور است و از آنجائی که سازمان شما هم در مقطعی شعار رفراندوم در ایران را مطرح کرده، مجبورم مواردی را از نظر بگذرانم: چند درصد از جامعه ایران را جامعه شهری تشکیل می‌دهد؟ چند درصد از این جامعه شهری توهم فرهنگی (و نه توهم سیاسی) به اسلام و حاکمیت اسلامی ندارد؟ چند درصد جامعه ایران را جامعه روستائی تشکیل می‌دهد؟ از طرف دیگر امکانات تبلیغی (رادیو، تلویزیون، مطبوعات و...) که برای تهییج توده‌ها بارها مورد استفاده قرار گرفته در اختیار چه کسانی است؟ خب حالا اگر در چنان رفراندومی قرعه فال دوباره به نام جمهوری اسلامی بیفتد، آیا فکر نمی‌کنید که «بازی» قبل از شروع شدن، سوت پایانش کشیده شده است؟

ـ یک چیز برای من روشن است و آن این‌که اگر رفراندومی برگزار شود، نه رفراندومی که جمهوری اسلامی برگزارکننده آن باشد، بلکه یک رفراندوم آزاد که خودش یک مسئله است، رفراندومی که به جمهوری اسلامی تحمیل شده باشد، در چنان حالتی جمهوری اسلامی حتماً خواهد باخت. مهم نیست که چند درصد از مردم نسبت به رژیم اسلامی چه نظری دارند. مهم این است که چنین چیزی [رأی ندادن به جمهوری اسلامی] در تمام سطوح مشهود است. حتی در بخش روستائی کشور ما که مذهب هنوز ریشه‌دار است و انکار چنین واقعیتی هم ساده انگارانه است. ماجرا از این قرار است که مردم به حکومت مذهبی، خصوصاً به این حکومت، توهم فرهنگی و سیاسی ندارند و به شدت از آن گریزان هستند. بنابراین من قطعاً می‌گویم که حکومت اسلامی در چنان رفراندومی حتماً خواهد باخت.

 

پازل سوم ـ «بازی»‌های مقدماتی جام «اتحادیه اروپا و آمریکا»

* از شروع بازی‌ها مدت زمان زیادی می‌گذرد، بازی اخیر تقریباً به اواخر نیمه اولش رسیده. در طول این مسابقه و مسابقات قبل اغلب حمله‌ها و ضد حمله‌ها از «جناح راست» صورت گرفته در صورتی که در جناح چپ بازی‌کن شاخصی نداشته‌ایم. به هر حال از قراین پیداست که ترکیب اصلی تیم «ملی» و کاپیتان آن مشخص شده. تا اینجای کار اگر شما مربی این تیم می‌بودید چه تاکتیکی برای نیمه دوم به نظر می‌گرفتید؟

ـ من فکر می‌کنم قطعاً باید روی اروپا سرمایه‌گذاری بیشتری کرد، حتی از نیروی کشورهای هار اروپا مثل فرانسه و آلمان که با جمهوری اسلامی روابط ویژه‌ای دارند. به نظر من باید به آنها فشار آورد که به اصطلاح نقش فعال‌تری داشته باشند در راندن حوادث به سمتی که ابتکار عمل در دست آنها نباشد. من فکر می‌کنم اگر اپوزیسیون چپ ایران آلترناتیوی در عرصه تاکتیک ـ توجه کنید که درعرصه تاکتیک عرض می‌کنم ـ داشته و نیروئی را وارد میدان کند، قطعاً باید روی اروپا حساب کند. بنابراین نقش اروپا در مقابله با آمریکا بسیار مهم خواهد بود. به نظر من اروپائی‌ها باید تحت فشار قرار گیرند تا بازی‌شان را به معنای کنار آمدن و یا «گفتگوی انتقادی» با جمهوری اسلامی خلاصه نکنند، بلکه در زمینه آزادی‌ها به جمهوری اسلامی فشار آورد.

* مجبورم کردید شکاف بیشتری در دل این پازل ایجاد کنم. آیا معتقدید اولاً چپ آزادیخواه ایرانی در این بازی‌ها حضور دارند؟ ثانیاً آیا باور به شرکت در چنین بازی‌هائی وجود دارد؟ آقای شالگونی من از میادین بزرگی صحبت می‌کنم که قطعاً جای مشتاقان فوتبال گل کوچک در آن نیست.

ـ بسته به این که چه چپی را بگوئیم.

* چپ آزادیخواه. چپی که آزادی‌های سیاسی و اجتماعی را به پای «عدالت اجتماعی» قربانی نمی‌کند.

ـ چپ آزادیخواه متأسفانه بسیار ضعیف است. البته واقعیت این است، بخشی که چپ غیرآزادیخواه است اصلاً معتقد نیست که چنین بازی‌هائی هم می‌تواند اهمیت داشته باشد و می‌شود از آن به عنوان وسیله‌ای برای فشار استفاده کرد. این چپ آزادیخواه نه تنها در این مورد، بلکه در حوزه‌های دیگر هم امکاناتش محدود است و هنوز در حال انسجام دادن به صفوف خود است. این چپ آزادیخواه در اپوزیسیون ایران، چپ نوپائی است. امّا مسلم است که با شتاب و با زمان‌بندی فشرده قطعاً می‌باید در این بازی وارد شود و سعی کند مسئله را سوق دهد بر فشار به چمهوری اسلامی در زمینه آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و حقوق بشر.

* با این حال واقعیتی وجود دارد که از آن نباید غافل ماند و آن این که بیشتر تشویق‌ها، از شهرها و روستاهای ایران تا چهارگوشه جهان متوجه بازیکنان جناح راست و شخص کاپیتن تیم است. واقعیت دیگر این که بسیاری از این بازیکنان، خصوصاً کاپیتن تیم از نوجوانی و جوانی وارد باشگاه‌های حرفه‌ای کشورهای اروپائی و آمریکائی شده‌اند و الحق هم خوب بازی می‌کنند.

ـ مسلم است. من فکر می‌کنم چپ آزادیخواه ـ و حتی راست آزادیخواه ـ به امکاناتی که شما به آن اشاره کردید باید توجه کند. در این کارزار، برای ارتباط‌ گیری با مردم ایران و برای وصل کردن مردم ایران که در حال خیز برداشتن هستند به امکانات احتیاج است. اگر چپ آزادیخواه بخواهد در مقابل راست ـ و یا به قول شما کاپیتن تیم راست ـ بایستد، حتماً باید به امکانات فکر کند. امکانات هم در وهله اول و قبل از هر چیز یک سلسله امکانات توده‌ای، مهمتر از همه رسانه‌های ارتباطی است. چرا که اولاً اپوزیسیون خارج کشور را با داخل کشور مرتبط می‌کند و سپس صدای بخش‌های مختلف مردم را که پایگاه اجتماعی چپ به شمار می‌آیند به هم متصل می‌کند.

 

پازل چهارم ـ تغییر جغرافیای سیاسی سومین کشور در منطقه خاورمیانه، حمله به ایران

* از سمت کشورهای عراق، افغانستان، ترکیه و مرزهای آبی جنوبی، حمله آمریکا به ایران آغاز می‌شود. پیش از آن گفته شده نیروگاه اتمی‌ای در بیابان‌های یزد پیدا کرده‌اند که اسامه بن لادن هم در آن کار می‌کرده. عده دیگری براین عقیده‌اند که دلیل اصلی حمله امریکا، شکست مذاکرات رژیم اسلامی، با آمریکا بر سر رقم پیشنهادی هزار چاه نفت مجانی از جانب آمریکا و موافقت نیمی از آن از طرف جمهوری اسلامی بوده است.

ـ من فکر می‌کنم آمریکائی‌ها می‌خواهند از طریق موج حرکت‌های اعتراضی مردم سوار نظر شوند. مخصوصاً در طرح محافظه‌کاران آمریکا که تیم استراتژیت‌های اصلی دارای «تفوق» را در پنتاگون و کاخ سفید تشکیل می‌دهند، بسیار مهم است که از ضدیت با اسلام سنتی و اسلام بنیادگرا استفاده شود. در ایران چنین مصالحی به فراوانی وجود دارد. یکی از همین استراتژیت‌های آمریکائی در یکی دو هفته قبل تأکید کرد که ایران در بین کشورهای اسلامی تنها کشوری است که در آن نفرت توده‌ای به بنیادگرائی اسلامی وجود دارد. من فکر می‌کنم تا این لحظه، خط عمده و تاکتیک اصلی آمریکا از این قرار است که از طریق فشار توده‌ای و بلعیدن مردم به وسیله امکاناتشان، که قبل از هر چیز رسانه‌های گروهی است، مردم را به طرف نیروهای وابسته به آمریکا و در وهله اول سلطنت‌طلبان سوق دهند. از این رو فکر می‌کنم که در حال حاضر ضرورت حمله در کار نیست. البته ممکن است حمله نظامی تکمیلی وجود داشته باشند. مثلاً حمله به نیروگاه اتمی بوشهر، لشکرآباد تهران و دیگری که اطراف نطنز است و یا حتی حمله به پایانه‌های نفتی و مقر سپاه پاسداران.

به هر حال من فکر می‌کنم قرار است از مردم ایران آن‌طور استفاده شود که در انقلاب سال 57 استفاده شد. امّا این بار با سلطه ارتجاعی و استبداد جدیدی که اسمش را «دموکراسی» خواهند گذاشت، از طریق دفاع از سکولاریسم... ما اساسی‌ترین معضلی که در پیش‌رو داریم این است که نگذاریم فاجعه‌ای که در انقلاب 57 اتفاق افتاد دوباره تکرار شود.

* به روایتم ادامه می‌دهم: حمله شروع شده و یک هفته‌ای هم دولت مرکزی دوام آورده است. امّا بیست و چهار سال پراکندن تخم نفرت را چه باید کرد؟ از این‌رو مردم وارد صحنه می‌شوند. امّا این‌بار نه برای دفاع از کیان اسلامی. آیا مردم آمده‌اند تا در مقام انتخاب بین بدتر و بدترین، بدترین را انتخاب کنند؟

ـ من فکر می‌کنم اگر حمله شروع شود، جمهوری اسلامی با تمام سپاه و نهاد و جهادش نمی‌تواند جلو آمریکا ایستادگی کند. نه صرفاً به دلیل این که شکست دادن نظامی آمریکا بسیار دشوار است بلکه به دلیلی که شما مطرح کردید: مردم به هیچوجه از رژیم اسلامی حمایت نمی‌کنند. مسلم است که در اولین حرکت‌های یک درگیری نظامی، مردم پشت رژیم را خالی می‌کنند. به نظر من، متأسفانه بار دیگر فاجعه‌ای اتفاق خواهد افتاد که در هر شرایطی که مردم استبداد زده گرفتارند، اتفاق افتاده است. مردم چیزی را که نمی‌خواهند می‌بینند و آن چیزی که زهرش را چشیده‌اند و نمی‌خواهند، حکومت حاکم است. همان‌طوری که در دوره شاه این‌طور بود. مردم اصلاً فکر نکردند به این که خمینی ممکن است وحشتناک‌تر از شاه باشد. فکر می‌کردند این را نمی‌خواهیم و هر کس بعد از این بیاید بهتر خواهد بود. بنابراین وظیفه اصلی چپ و طرفداران آزادی عبارت از این است که سعی کنند این موضوع را در بین مردم ببرند. یعنی راه دیگری گشوده شود برای به زیر کشیدن این حکومت تا افتادن به این چاه عمیق.

* دورنمای خودم را کامل می‌کنم. اگر در کشور همسایه (عراق) یک هفته برای غارت کشور کافی بود در ایران قتل و کشتار چاشنی غارت می‌شود. حالا یک ماه از حمله آمریکا و سقوط حاکمیت اسلامی می‌گذرد. هر محله تحت کنترل یک دسته هفت تیرکش و تیرانداز است. در خیابان‌ها و کوچه‌ها از کشته‌ها پشته ساخته شده و دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. حالا وقت آن است که مردم به انتخاب دیگری دست بزنند، آن هم برای حفط مال و جان و ناموس. ظاهراً وجود دولت قدرتمند مرکزی اجتناب ناپذیر است. از این رو در چشم برهم زدنی دولت آکبند شده‌ای وارد می‌شود. مردم هم به میمنت این ورود خجسته، شعار مرگ‌شان را به شعار زنده باد تغییر می‌دهند. تاریخ پس از پنجاه سال دوباره تکرار می‌شود.

ـ فکر می‌کنم متأسفانه این سناریو، سناریوی احتمالی قطعی است. ما با این معضل روبرو هستیم که ممکن است مبارزات مردم علیه این استبداد دزدیده شود. آن هم به وسیله نیروهائی که یک نظام به قول شما آکبند شده را همین حالا می‌خواهند وارد کنند. از این‌رو ما مجبوریم تلاش‌مان را بیشتر کنیم. در این میان «ماجرای عراق» می‌تواند فرصتی باشد برای تعمق مردم ایران. امیدوارم از این فرصت‌ها استفاده شود و جلوی خطرات گرفته شود. همین حالا عراقی‌ها چهارصد میلیارد دلار بدهکارند. بدهی‌هائی که آمریکا و صدام حسین مشترکاً برای مردم آن کشور درست کرده‌اند. این در حالی است که در اقتصادی در حد عراق، بدهی می‌تواند هشتاد میلیارد دلار باشد. یعنی عراقی‌ها مفلس فی‌امان‌الله هستند و به قول خانم [نامفهوم] نه تنها باید نفت عراق پیش فروش شود بلکه باید آب و مسکن و کشاورزی و همه چیز آن کشور پیش فروش شود. یعی این نسل و نسل‌های بعدی در عراق به وسیله مرگی سفید قتل عام شده‌اند. حالا این که آیا می‌شود مردم را در ایران متوجه کرد که چنین سناریوئی در کشور ما در انتظارشان است، من فکر می‌کنم که مسئله‌ای کلیدی خواهد بود.

* بیائیم برای حُسن ختام در فحوای پازل‌ها تغییراتی به جود آوریم. مثلاً بازکنان جناح چپ علاقه‌شان به فوتبال گل کوچک محدود شده و به زمین بزرگتری می‌اندیشند. یا معجزه‌ای رخ می‌دهد و زمامداران جمهوری اسلامی به فاجعه و فساد و ویرانی‌ای که بر جامعه ایران تحمیل کرده پی می‌برند و عطایشان را به لقایشان می‌بخشند و یا با انتخاباتی زودرس هیأت حاکمه آمریکا تغییر می‌کند.

ـ من بر این مسئله تأکید می‌کنم که در صورتی می‌توان آینده روشن و مثبتی برای مردم ایران در نظر گرفت که نیروهای آزادیخواه داخل و خارج کشور بتوانند از فرصت‌هائی که بسیار محدود و کوتاه است برای جمع و جور کردن خودشان استفاده کنند، برای ضربه زدن به این حکومت و رها کردن مردم از طریق نیروها و امکانات خودشان، این کار را بتوانند بکنند یا نه، جواب سئوال شما خواهد بود. امّا قطعاً معجزه‌ای رخ نمی‌دهد. به نظر من باید از فرصت‌ها استفاده شود. برای پایان دادن به این «بازی». بنابراین جمع‌بندی من این خواهد بود که مسئله اصلی در چند سال آینده، مسئله استفاده از فرصت‌ها و امکانات موجود برای برداشتن هیولای جمهوری اسلامی به دست مردم ایران و متشکل کردن آنها به وسیله مبارزات، خواست‌ها و نیازهایشان حول تأسیس دموکراسی در ایران خواهد بود.

* آقای شالگونی از وقتی که به من دادید سپاسگزارم.

ـ تشکر می‌کنم، از فرصتی که شما به من دادید.

 


پوشه‌های خاک خورده (۱۱)
انسانهایی که رنج‌ها کشیدند


پوشه‌های خاک خورده (۱۰)
انهدام یک تشکیلات سیاسی؛ سکوت جامعهٔ ایرانی


ما اجازه نداریم دوباره اشتباه کنیم
سخنی با رسانه‌ها و فعالان رسانه‌ای


مروری بر زندگی اجتماعی‌مان در سه دههٔ تبعید
گفت‌وگو با مسعود افتخاری


پوشه‌های خاک‌ خورده (۸)
نشریه‌ای که منتشر نشد؛ شرط غیراخلاقی‌ای که گذاشته شد


پوشه‌های خاک خورده (۷)
تلاش‌هایی که به بن‌بست می‌خورند؛ گفت‌وگوهایی که می‌میرند


پوشه‌های خاک خورده (۶)
اضطراب از حضور دیگران*


چهل سال گذشت
گفت‌وگو با مسعود نقره‌کار


مبارزات کارگران ایران؛ واقعیت‌ها، بزرگنمایی‌ها
گفت‌وگو با ایوب رحمانی


چرا نمی‌توانم این مصاحبه را منتشر کنم


«آلترناتیو سوسیالیستی» درکشور ایران
گفت‌وگو با اصغر کریمی


کانون ایرانیان لندن
گفت‌وگو با الهه پناهی (مدیر داخلی کانون)


سه دهه مراسم گردهمایی زندانیان سیاسی
گفت‌وگو با مینا انتظاری


عادت‌های خصلت شدهٔ انسان ایرانی
گفت‌وگو با مسعود افتخاری


نقد؛ تعقل، تسلیم، تقابل
گفت‌وگو با مردی در سایه


سوسیالیسم، عدالت اجتماعی؛ ایده یا ایده‌آل
گفت‌وگو با فاتح شیخ


رسانه و فعالان رسانه‌ای ایرانی
گفت‌وگو با سعید افشار


خودشیفته
گفت‌وگو با مسعود افتخاری


«خوب»، «بد»، «زشت»، «زیبا»؛ ذهنیت مطلق گرای انسان ایرانی
گفتگو با مسعود افتخاری


«او»؛ رفت که رفت...


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران
(جمع بندی پروژه)


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (4)
بحران اپوزسیون؛ کدام بحران ؟


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (3)
(بازگشت مخالفان حکومت اسلامی به ایران؛ زمینه ها و پیامدها)


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (2)
(پروژۀ هسته ای رژیم ایران؛ مذاکره با غرب، نتایج و عواقب)


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (1)
«مرجع تقلید»؛ نماد «از خودبیگانگی»


اوراسیا؛امپراطوری روسیه و حکومت اسلامی ایران
گفتگو با »سیروس بهنام»


انتقاد به «خود» مان نیز!؟
گفتگو با کریم قصیم


به گفته ها و نوشته ها شک کنیم!


استبداد سیاسی؛ فرهنگ استبدادی، انسان استبدادزده
(مستبد و دیکتاتور چگونه ساخته می شود)

گفتگو با ناصر مهاجر


کشتار زندانیان سیاسی در سال 67؛ جنایت علیه بشریت
(در حاشیه کمپین «قتل عام 1988»)

گفتگو با رضا بنائی


رأی «مردم»، ارادۀ «آقا» و نگاه «ما»
(در حاشیه «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران)


جبهه واحد «چپ جهانی» و اسلامگرایان ارتجاعی
گفتگو با مازیار رازی


«تعهد» یا «تخصص»؟
در حاشیه همایش دو روزه لندن

گفتگو با حسن زادگان


انقلاب 1357؛ استقرار حاکمیت مذهبی، نقش نیروهای سیاسی
گفتگو با بهروز پرتو


بحران هویت
گفتگو با تقی روزبه


چرا «تاریخ» در ایران به اشکال تراژیک تکرار می شود؟
گفتگو با کوروش عرفانی


موقعیت چپ ایران در خارج کشور (2)
گفتگو با عباس (رضا) منصوران


موقعیت «چپ» در ایران و در خارج کشور(1)
گفتگو با عباس (رضا) منصوران


انشعاب و جدایی؛ واقعیتی اجتناب ناپذیر یا عارضه ای فرهنگی
گفتگو با فاتح شیخ


بهارانه
با اظهارنظرهایی از حنیف حیدرنژاد، سعید افشار


مصاحبه های سایت »گفت و گو» و رسانه های ایرانی
و در حاشیه؛ گفتگو با سیامک ستوده


بن بست«تلاش های ایرانیان» برای اتحاد؟!
(در حاشیه نشست پراگ)

گفتگو با حسین باقرزاده


اتهام زنی؛ هم تاکتیک، هم استراتژی
(در حاشیه ایران تریبونال)

گفتگو با یاسمین میظر


ایران تریبونال؛ دادگاه دوم
گفتگو با ایرج مصداقی


لیبی، سوریه... ایران (2)
گفتگو با مصطفی صابر


لیبی، سوریه... ایران؟
گفتگو با سیاوش دانشور


مقوله «نقد» در جامعه تبعیدی ایرانی
گفتگو با مسعود افتخاری


در حاشیه نشست پنج روزه
(آرزو می کنم، ای کاش برادرهایم برمی گشتند)

گفتگو با رویا رضائی جهرمی


ایران تریبونال؛ امیدها و ابهام ها
گفتگو با اردوان زیبرم


رسانه های همگانی ایرانی در خارج کشور
گفتگو با رضا مرزبان


مستند کردن؛ برّنده ترین سلاح
گفتگو با ناصر مهاجر


کارگران ایران و حکومت اسلامی
گفتگو با مهدی کوهستانی


سه زن
گفتگو با سه پناهندهٔ زن ایرانی


بهارانه؛ تأملی بر «بحران رابطه» در جامعه تبعیدی ایرانی
گفتگو با مسعود افتخاری


صرّاف های غیرمجاز ایرانی در بریتانیا


اتحاد و همکاری؛ ‌چگونه و با کدام نیروها؟
گفتگو با تقی روزبه


پوشه های خاک خورده(۵)
مافیای سیگار و تنباکو


پوشه‌ های خاک خورده (۴)
دروغ، توهم؛ بلای جان جامعه ایرانی


«چپ ضد امپریالیسم» ایرانی
گفت‌وگو با مسعود نقره‌کار


حمله نظامی به ایران؛ توهم یا واقعیت
گفتگو با حسین باقرزاده


پوشه های خاک خورده(۳)
تلّی از خاکستر- بیلان عملکرد فعالان سیاسی و اجتماعی


پوشه های خاک خورده (۲)
پخش مواد مخدر در بریتانیا- ردّ پای رژیم ایران


پوشه های خاک خورده (۱)
کالای تن- ویزای سفر به ایران


... لیبی، سوریه، ایران؟
گفتگو با فاتح شیخ


هولیگان های وطنی؛ خوان مخوف


زندان بود؛ جهنم بود بخدا / ازدواج برای گرفتن اقامت
گفتگو با «الهه»


فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی... (بخش دوم)
گفتکو با کوروش عرفانی


فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی؛ غلبه بر استبداد (بخش اول)
گفتگو با کوروش عرفانی


حکومت استبدادی، انسان جامعه استبدادی
گفتگو با کوروش عرفانی


چرا حکومت اسلامی در ایران(۳)
گفتگو با «زهره» و «آتوسا»


چرا حکومت اسلامی در ایران (۲)
گفتگو با مهدی فتاپور


چرا حکومت اسلامی در ایران؟
گفتگو با علی دروازه غاری


رخنه، نفوذ، جاسوسی (۲)
گفتگو با محمود خادمی


رخنه، نفوذ، جاسوسی
گفتگو با حیدر جهانگیری


چه نباید کرد... چه نباید می کردیم
گفت و گو با ایوب رحمانی


پناهجویان و پناهندگان ایرانی(بخش آخر)
گفتگو با محمد هُشی(وکیل امور پناهندگی)


پناهجویان و پناهندگان ایرانی (۲)
سه گفتگوی کوتاه شده


پناهجویان و پناهندگان ایرانی(۱)
گفت و گو با سعید آرمان


حقوق بشر
گفتگو با احمد باطبی


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفت‌وگو با کوروش عرفانی


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفتگو با عباس (رضا) منصوران


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
«پنج گفتگوی کوتاه شده»


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفتگو با رحمان حسین زاده


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفتگو با اسماعیل نوری علا


ما و دوگانگی‌های رفتاری‌مان
گفتگو با مسعود افتخاری


ترور، بمبگذاری، عملیات انتحاری
گفتگو با کوروش عرفانی


اغتشاش رسانه‌ای
گفتگو با ناصر کاخساز


کاسه ها زیر نیم کاسه است
گفتگو با م . ایل بیگی


حکومت اسلامی، امپریالیسم، چپ جهانی و مارکسیستها
گفتگو با حسن حسام


چپ سرنگونی طلب و مقوله آزادی بی قید و شرط بیان
گفتگو با شهاب برهان


تحرکات عوامل رژیم اسلامی در خارج (۳)
انتشار چهار گفتگوی کوتاه


تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج (۲)
تجربه هایی از: رضا منصوران، حیدر جهانگیری، رضا درویش


تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج کشور
گفتگو با حمید نوذری


عملیات انتحاری
گفتگو با کوروش طاهری


هوشیار باشیم؛ مرداد و شهریور ماه نزدیک است(۲)
گفتگو با مینا انتظاری


حکایت «ما» و جنبش های اجتماعی
گفتگو با تنی چند از فعالان «جنبش سبز» در انگلستان


سیاستمداران خطاکار، فرصت طلب، فاسد
گفتگو با مسعود افتخاری


هوشیار باشیم؛ مرداد و شهریور ماه نزدیک است!
گفتگو با بابک یزدی


مشتی که نمونه خروار است
گفتگو با«پروانه» (از همسران جانباخته)


کارگر؛ طبقه کارگر و خیزشهای اخیر در ایران
گفتگو با ایوب رحمانی


تریبیونال بین المللی
گفتگو با لیلا قلعه بانی


سرکوب شان کنید!
گفتگو با حمید تقوایی


ما گوش شنوا نداشتیم
گفتگو با الهه پناهی


خودکشی ...
گفتگو با علی فرمانده


تو مثل«ما» مباش!
گفتگو با کوروش عرفانی


«تحلیل» تان چیست؟!
گفتگو با ایرج مصداقی


شما را چه می‌شود؟
گفتگو با فرهنگ قاسمی


چه چیزی را نمی دانستیم؟
با اظهار نظرهایی از: مهدی اصلانی، علی فرمانده، بیژن نیابتی، ی صفایی


۲۲ بهمن و پاره ای حرفهای دیگر
گفتگو با البرز فتحی


بیست و دوم بهمن امسال
گفتگو با محمد امینی


تروریست؟!
گفتگو با کوروش مدرسی


چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۴)
گفتگو با مسعود نقره کار


باید دید و فراموش نکرد!
گفتگو با «شهلا»


چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است (۳)
گفتگو با رضا منصوران


چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است؟(۲)
گفتگو با علی اشرافی


چرا«جمهوری» اسلامی ایران سی سال در قدرت است؟
گفتگو با رامین کامران


سایه های همراه (به بهانه انتشار سایه های همراه)
گفتگو با حسن فخّاری


آغاز شکنجه در زندانهای رژیم اسلامی
گفتگو با حمید اشتری و ایرج مصداقی


گردهمایی هانوفر
گفتگو با مژده ارسی


گپ و گفت دو همکار
گفتگو با سعید افشار (رادیو همبستگی)


«سخنرانی» نکن... با من حرف بزن
گفتگو با شهاب شکوهی


«انتخابات»، مردم...(۷)
(حلقه مفقوده)

گفتگو با «سودابه» و«حسن زنده دل»


«انتخابات»، مردم...(۶)
(فاز سوم کودتا، اعتراف گیری)

گفتگو با سودابه اردوان


«انتخابات»، مردم...(۵)
گفتگو با تقی روزبه


«انتخابات»، مردم...(۴)
گفتگو با رضا سمیعی(حرکت سبزها)


«انتخابات»، مردم...(۳)
گفتگو با سیاوش عبقری


«انتخابات»، مردم...(۲)
گفتگو با حسین باقرزاده


«انتخابات»، مردم...؟!
گفتگو با فاتح شیخ
و نظرخواهی از زنان پناهجوی ایرانی


پناهجویان موج سوم
گفتگو با علی شیرازی (مدیر داخلی کانون ایرانیان لندن)


رسانه
به همراه اظهارنظر رسانه های«انتگراسیون»، «پژواک ایران»، «سینمای آزاد»، «ایران تریبون»، «شورای کار»


گردهمایی هانوفر...
گفتگو با محمود خلیلی


سی سال گذشت
گفت‌وگو با یاسمین میظر


مسیح پاسخ همه چیز را داده!
گفت‌وگو با«مریم»


«کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی»
گفت‌و گو با بهروز سورن


تخریب مزار جانباختگان...حکایت«ما»و دیگران
گفت‌وگو با ناصر مهاجر


همسران جان‌باختگان...
گفت‌وگو با گلرخ جهانگیری


من کماکان«گفت‌وگو» می‌کنم!
(و کانون ۶۷ را زیر نظر دارم)


مراسم لندن، موج سوم گردهمایی‌ها
گفت‌وگو با منیره برادران


سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق
گفتگو با بیژن نیابتی


اگر می‌ماندم، قصاص می‌شدم
گفتگو با زنی آواره


صدای من هم شکست
گفتگو با «مهناز»؛ از زندانیان واحد مسکونی


بازخوانی و دادخواهی؛ امید یا آرزو
گفتگو با شکوفه‌ منتظری


«مادران خاوران» گزینه‌ای سیاسی یا انتخابی حقوق بشری
گفتگو با ناصر مهاجر


«شب از ستارگان روشن است»
گفتگو با شهرزاد اَرشدی و مهرداد


به بهانۀ قمر...
گفتگو با گیسو شاکری


دوزخ روی زمین
گفتگو با ایرج مصداقی


گریز در آینه‌های تاریک
گپی دوستانه با مجید خوشدل


سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر
گفتگو با ستار لقایی


بهارانه
پرسش‌هایی «خود»مانی با پروانه سلطانی و بهرام رحمانی


«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (3)
گفتگو با حسن فخاری


«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (2)
من همان امیر حسین فتانت «دوست» کرامت دانشیان هستم!
گفتگو با ناصر زراعتی


ایرانیان لندن، پشتیبان دانشجویان دربند
با اظهار نظرهایی از: جمال کمانگر، علی دماوندی، حسن زنده دل یدالله خسروشاهی، ایوب رحمانی


«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله
گفتگو با رضا (عباس) منصوران


کدام «دستها از مردم ایران کوتاه»؟
گفتگو با تراب ثالث


میکونوس
گفتگو با جمشید گلمکانی
(تهیه کننده و کارگردان فیلم)*


«انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» در ایران اسلامی!؟
گفتگو با بیژن مهر (جبهه‌ی ملّی ایران ـ امریکا)


چه خبر از کردستان؟
گفتگو با رحمت فاتحی


جنده، جاکش... ج. اسلامی
گفتگویی که نباید منتشر شود


حمله نظامی به ایران؛ توهم یا واقعیّت
گفتگو با محمد پروین


گردهمایی کلن: تکرار گذشته یا گامی به سوی آینده
گفتگو با مژده ارسی


عراق ویران
گفتگو با یاسمین میظر


شبکه‌های رژیم اسلامی در خارج از کشور
گفتگو با حسن داعی


نهادهای پناهند گی ایرانی و مقوله‌ی تبعید
گفتگو با مدیران داخلی جامعه‌ی ایرانیان لندن
و
کانون ایرانیان لندن


به بهانه‌ی تحصن لندن
گفتگو با حسن جداری و خانم ملک


به استقبال گردهمایی زندانیان سیاسی در شهر کلن
گفتگو با «مرجان افتخاری»


سنگ را باید تجربه کرد!
گفتگو با «نسیم»


پشیمان نیستید؟
گفتگو با سعید آرمان «حزب حکمتیست»


هنوز هم با یک لبخند دلم می‌رود!
گپی با اسماعیل خویی


چپ ضد امپریالیست، چپ کارگری... تحلیل یا شعار
گفتگو با بهرام رحمانی


زنان، جوانان، کارگران و جایگاه اندیشمندان ایرانی
گفتگو با «خانمی جوان»


گردهمایی سراسری کشتار زندانیان سیاسی
گفتگو با «همایون ایوانی»


روز زن را بهت تبریک می‌گم!
گفت‌وگو با «مژده»


دو کارزار در یک سال
گفت‌وگو با آذر درخشان


آخیش . . . راحت شدم!
گفتگو با «مهدی اصلانی»


غریبه‌ای به نام کتاب
گفتگو با «رضا منصوران»


زندان عادل‌آباد؛ تاولی چرکین، کتابی ناگشوده...
گفتگو با «عادل‌آباد»


این بار خودش آمده بود!
گفتگو با پروانه‌ی سلطانی


چهره بنمای!
با اظهار نظرهایی از: احمد موسوی، مهدی اصلانی، مینو همیلی و...
و گفتگو با ایرج مصداقی


شب به خیر رفیق!
گفتگو با رضا غفاری


رسانه‌های ایرانی
گفتگو با همکاران رادیو برابری و هبستگی، رادیو رسا
و سایت‌های دیدگاه و گزارشگران


مراسم بزرگداشت زندانیان سیاسی (در سال جاری)
«گفتگو با میهن روستا»


همسایگان تنهای ما
«گفتگو با مهرداد درویش‌پور»


پس از بی‌هوشی، چهل و هشت ساعت به او تجاوز می‌کنند!


شما یک اصل دموکراتیک بیاورید که آدم مجبور باشد به همه‌ی سؤالها جواب دهد
«در حاشیه‌ی جلسه‌ی سخنرانی اکبر گنجی در لندن»


فراموش کرده‌ایم...
«گفتگو با شهرنوش پارسی پور»


زندانی سیاسی «آزاد» باید گردد!
گفتگو با محمود خلیلی «گفتگوهای زندان»


تواب
گفتگو با شهاب شکوهی «زندانی سیاسی دو نظام»


خارجی‌های مادر... راسیست
«گفتگو با رضا»


شعر زندان و پاره‌ای حرف‌های دیگر
«در گفتگو با ایرج مصداقی»


ازدواج به قصد گرفتن اقامت
گفتگو با «شبنم»


کارزار «زنان»... کار زار «مردان»؟!
«گفتگو با آذر درخشان»


اوضاع بهتر می‌شود؟
«گفتگو با کوروش عرفانی»


اتم و دیدگاه‌های مردم


اخلاق سیاسی


چهارپازل، سه بازیگر، دو دیدگاه، یک حرکت اشتباه، کیش... مات
«گفتگو با محمدرضا شالگونی»


کارزار چهار روزۀ زنان
گفتگو با یاسمین میظر


مرغ سحر ناله سر کن
«گفتگو با سحر»


اسکوات*، مستی، شعر، نشئگی... و دیگر هیچ!
«گفتگو با نسیم»


درختی که به خاطر می‌آورد
گفتگو با مسعود رئوف ـ سینماگر ایرانی


شاکیان تاریخ چه می‌گویند؟
پای درد دل فرزندان اعدامی


روایتی از زندان و پرسش‌های جوانان
«در گفتگو با احمد موسوی»


جمهوری مشروطه؟ !
در حاشیۀ نشست برلین «گفتگو با حسین باقرزاده»


مروری بر روایت‌های زندان
در گفتگو با ناصر مهاجر


اعتیاد و دریچه دوربین - گفتگو با مریم اشرافی


انشعاب، جدایی و ...
در گفتگو با محمد فتاحی (حکمتیست)


چه شد ... چرا این‌چنین شد؟
در گفتگو با محمدرضا شالگونی، پیرامون «انتخابات» اخیر ایران


«انتخابات» ایران، مردم و نیروهای سیاسی


گفتگو با یدالله خسروشاهی


روایتی از مرگ زهرا کاظمی


گفتگو با جوانی تنها


گفتگو با گیسو شاکری


گفتگو با لیلا قرایی


گفتگو با شادی


گفتگو با ایرج مصداقی، نویسنده‌ی کتاب «نه زیستن نه مرگ»


گفتگو با جوانان


نتیجه‌ی نظرخواهی از مردم و نیروهای سیاسی در مورد حمله‌ی نظامی امریکا به ایران


گفتگو با مهرداد درویش پور


گفتگو با نیلوفر بیضایی، نویسنده و کارگردان تأتر


سلاح اتمی ... حمله‌ی نظامی ... و دیگر هیچ!
گفتگو با محمد رضا شالگونی و یاسمین میظر


اين‌بار برای مردم ايران چه آشی پخته‌ايد؟
گفتگو با مهرداد خوانساری «سازمان مشروطه‌خواهان ايران (خط مقدم)»


به استقبال کتاب «نه‌ زیستن نه مرگ»


«بازگشت» بی بازگشت؟
مروری بر موضوع بازگشت پناهندگان سیاسی به ایران


پرسه‌ای در کوچه‌های تبعید


 
 

بازچاپ مطالب سایت «گفت‌وگو» با ذکر منبع آزاد است.   /  [www.goftogoo.net] [Contact:goftogoo.info@gmail.com] [© GoftoGoo Dot Net 2005]